می خواستم بغلت کنم
بوسیدمت
وحضور انهمه در استکان سرخ تر شد
حالا ببین
همه چیز
بعد تازه اش را به دست می اورد
شیشه شفافتر است
و استکان
در دستهای تو کمر باریک می شود
سلام... خوبه که باز می نویسیموفق باشی همشهریخوش حال میشم سری هم به ما بزنی
جمعه سی ام فروردین هزار و سیصد و شصت و نه . بیا بخوان . تو میفهمی مرا میدانم . مرسی .
آخرش مینوشتی تقدیم به گل گلاب
همه چیز بعد تازه اش را به دست می آورد ...
خیلی دوست دارم این شعروساده است مثل بعضی وقتهای بعضی از ما ها
سلام... خوبه که باز می نویسی
موفق باشی همشهری
خوش حال میشم سری هم به ما بزنی
جمعه سی ام فروردین هزار و سیصد و شصت و نه . بیا بخوان . تو میفهمی مرا میدانم . مرسی .
آخرش مینوشتی تقدیم به گل گلاب
همه چیز بعد تازه اش را به دست می آورد ...
خیلی دوست دارم این شعرو
ساده است مثل بعضی وقتهای بعضی از ما ها