شاعر شدم که عشق ببارد به سالهام


تعبیر احمقانه ی من از محالهام!!

یک شاه مرده را به غنیمت گرفته اند

سر بازهای خسته ی تو از جدالهام

شاعر شدم که کار تو را بیشتر کنند


پنجاه و پنج
خوانش معکوس خال هام!!

آیا جنون بهانه ی زیباتری نداشت؟


این شد زنانه وار ترین سوالهام!

با من گریست لیلی و شیرین نهیب زد

از شانه ام که ریخت تمام مدالهام!

 
عاشق نبوده ای که ببینی جویده اند


دنباله های روسری ام دور شالهام!!


گلدان لب پریده و ایوان و روسری...


باید  که خودکشی نکنم از خیالهام!!


در من زنی همیشه به دنبال عشق بود


حافظ  ولی نمی دهدم توی فالهام!!


نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد