مادر بزرگ

سجاده ی مچاله ی تو عین روسریت

لیوان آب و آینه و قرص های ریز
دندان بی دهان تو دل خواه مورچه
دندان بی دهان تو هر روز روی میز

دندان بی دهان تو نزدیک سمعکت
حظ بگو بخند تو را کم نمی کند
دکتر تلاش می کند اما خودت ببین
این قرص ها که قند تو را کم نمی کند!

در باد ناگهانی اگر دیده می شوند
گل تکه های نازک موهای فر فریت
من فکر می کنم که تو را چشم می زنند
باید خدا نمک زده باشد به روسریت!

افتاده است باز که بر روی صورتت
گلهای سرخ و صورتی توی باد زن
چشمان تو به روی جهان باز می شوند

روشن درون لاله شد از ماهتاب من!

دستان لرزش تو به پهنای شانه ام

بالای رف گذاشتن شاخه های بید
کاری که هیچ زلزله با بم نکرده است
یک ارگ تازه را متزلزل می آفرید!

این چشم های کوچک جوشان برای تو
دستان مهربان تو سمتم دراز شد
تا اشک های گم شده را توی دامنت...
پاهای خیس رگ زده ی تو هراز شد!

هرگز کلاغ خانگی ات گم نمی شود
بالای قصه های تو یا در زمین تو
من را کدوی قلقله زن دور می کند
قربان دسته عینک نزدیک بین تو!

نظرات 18 + ارسال نظر
کوروش دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:53 ب.ظ http://lasjerdwatanam.blogfa.com

سلام دوست عزیز
ایام محرم بر شما تسلیت باد
وبلاگ خیلی خوبی داری امیدوارم که موفق باشی
به ما هم سری بزنید . .
متشکرم .

یه مسافر جمعه 11 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:09 ب.ظ http://reza-naghash.blogfa.ccom

سلام دوست خوبم

بسیار زیبا اشکمونو دراوردی یاد مادربزرگم افتادم با تصویرهات

به روزم

یه مسافر شنبه 12 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:44 ب.ظ http://reza-naghash.blogfa.ccom

سلام مجدد
مرسی از پیام تبریکت

دوست داشتم کارمو نظر بدی

فریدون دوشنبه 14 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:26 ق.ظ http://www.espersosharji.blogfa.com

یک روز لب. تشنه لب خم میشوم
در روزنامه های جهان گم میشو....

رایکا امیری فر جمعه 18 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:43 ب.ظ http://payederaz.blogfa.com

مرسی از لطف تون خانم ترکمانی
مرسی که سر زدین

آصف نوروزی جمعه 18 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:05 ب.ظ http://assefnorozi.persianblog.ir/

کاری که هیچ زلزله با بم نکرده است
--
باید خدا نمک زده باشد به روسریت!

شعر و دوس داشتم و کلی از این تیکه های قشنگ داشت...
ممنون از حضورتون...
به رسمی همیشگی و با افتخار به کامنتدانی خانه ی کوچک ما پیوستید.
همیشه سبز باشید و آفتابی

آیوت جمعه 18 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:12 ب.ظ http://ayott.blogfa.com

درود بر شاعر بسیار دلنشین بود موضوع رو هم دوس داشتم

افشین کریمی جمعه 18 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:50 ب.ظ http://afshin333.persianblog.ir

اولا اینکه بالگ اسکای خیلی خوبه
دوما شعرتو خوندم.
و وبلاگت هم بوکمارکس شد و هم به لینکدونی ام اضافه شذ. البته با اجازه که بیام آرشیوتو بهم بریزم و تمامش بخونم.
همیشه به شعر و داستان.

زهرا رجایی جمعه 18 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:00 ب.ظ http://shak13.blogfa.com


مرسی از شعر خوبت مرضیه جان
دوسش داشتم و واقعا به دل می نشست...
اینجاشو خیلی:
دکتر تلاش می کند اما خودت ببین
این قرص ها که قند تو را کم نمی کند!

فقط املای «حظ» رو توی مصرع «حض بگو بخند تو را کم نمی کند» تصحیح کن عزیزم

ممنونم از یادآوری..تنبلی بسیار دارم اما چشم.

هانیه ملکی جمعه 18 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:23 ب.ظ http://missbalone.blogfa.com

مرسی برای شعر
که خیلی چیزها یادم آورد و اینکه هنوز برای مادربزرگم شعری نگفتم
با اینکه او سالها برایم قصه گفت و شعر خواند
ممنونم و شعر که دوستش داشتم
تصویرهای سالم و زیبا و زبان شعر که همه را لذت بردم

شبنم کاظمی شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:21 ب.ظ http://www.aghayede1dalghak.blogfa.com

سلام
خیلی خووب بود. مرسی

هرگز کلاغ خانگی ات گم نمی شود

محمد شیرازی شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:14 ب.ظ

سلام خانم دکتر

شعرتان را با تمام وجود خواندم. چندبار هم خواندم. اینجا توی محل کار، وسط انبوه همکارها نمی شود بغض ترکاند.
دست مریزاد

...

قربان دسته عینک نزدیک بین تو!

فعلن

زهرا رجایی شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:03 ب.ظ http://shak13.blogfa.com


عزیزم...
منو خیلیا ندیدن هنوز!
چون تهران نیستم
و دارم تقریبا تک و تنها توی قم غزل پست مدرن کار میکنم و تلاش...
مرسی که اومدی
همین که شعر میگیم و میتونیم شعرای همو بخونیم یعنی کلی چیز خوب... مگه نه؟
شعر دلنشینت رو هم دوباره خوندم...

محمد حسینی مقدم یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:58 ق.ظ http://ghaedegi.persianblog.ir

به روزم
با اعترافات شخصی خودم
و یک شعر غیر منتظره

ای غرب خوب! غرب پر از مغز باکره
ما با دموکراسی شما سکس می کنیم
ما تختخواب را به خیابان کشانده ایم
ما انقلاب مان را با سکس می کنیم...

بعد التحریر:
پست قبلی را هم از دست ندهید
پستی که در آن زرافه ای شتر مرغی را می لیسد

محسن عاصی یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:04 ب.ظ http://www.pasmand.blogfa.com

سلام
من هنوزم متعجبم!!!
من از شما شعر نخونده بودم تا حالا
خیلی خوبه
آفرین
دوست داشتم زیاد
البته داستان هم فراموش نمیشه انشالا
ممنون خانم دکتر

محسن عاصی یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:05 ب.ظ http://www.pasmand.blogfa.com

.

پشتت خمه از غصه و این درد صافت کرد

دستات پر از میله است ، زندون اعترافت کرد

چشمات کبوده ، خاطراتت رد خون داره

این روزهای بی ملاقاتی جنون داره
.
.
.
.
به رسم هر ماه

با شعری جدید

« به سلامتی زندونیای بی ملاقاتی »

چند لینک

یک خبر

و یک عکس

به روزم و منتظر نظرات شما


با احترام


.

می سا یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:14 ب.ظ http://www.meysaa.blogfa.com

بی پردگی های من ... خواندنی شدم در ورود تازه ام !

رز پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:25 ق.ظ

مادربزرگ
گم کرده ام در هیاهوی شهر
آن نظربند سبز را
که روزی بسته بودی به بازویم
در اولین حمله تاتار عشق
خمره دلم
در ایوان سنگ و سنگ شکن شکست
من چشم خورده ام

من تکه تکه از دست رفته ام در روز روز زندگانیم...ممنون که می یای و من رو می خونی گل من...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد